انسان ، دربرابر آفریدگار
مهربان خویش که بی نهایت بزرگ است ، موجودی ناتوان به شمار می رود . آنچه
این آفریده را با عظمت بی همتای خداوند پیوند می دهد ، نماز و نیایش است .
نماز نشانه خضوع جان دربرابر جانان است . وقتی آسمان دل ، تیره و ابرناک می
شود ، تنها حضور در محراب عشق و نسیم خوش نماز ، انسان را سبک می کند و
گلهای معطر یاد خدا را در بوستان دل می رویاند . نماز ، حضور سرشار از نیاز
انسان در بیکران رحمت الهی است و پیمودن راه دشوار تعالی ، تنها با بال
نماز و پرواز عشق ، میسّر است .
با بال نماز بسوی نور آمده ایم
عبدیم و به میقات حضور آمده ایم
تا توسن فرعون درون رام شود
موسای نیازیم و به طور آمده ایم
***
اینکه چرا نماز بخوانیم ؟ سؤالی است که ممکن است ذهن هر کس را به خود
مشغول کند . در بسیاری از مواقع ، مشکلات و دل مشغولیهای زندگی مادی ،
انسانها را دلتنگ و آزرده خاطر می کند . در چنین شرایطی ، آدمی آرزو می کند
محیطی امن و بدون دغدغه داشته باشد تا از عوامل اضطراب زا رهایی یابد .
برای رسیدن به این خواسته ، هر کس به چیزی پناه می برد . مطالعه ، شنیدن
موسیقی و یا خلوت کردن با خود ، می تواند برای لحظاتی پاسخگوی این نیاز
باشد . اما در اسلام برای گریز از هیاهوی زندگی ، چشمه ای زلال و همیشه
جاری جریان دارد که اگر آدمی جان خویش را در آن شستشو دهد ، به پاکی و
امنیت همیشگی می رسد . این آب حیات ، ارتباط با خدا در قالب نماز است .
***
" هنری لنک " روانشناس انگلیسی پس از پژوهش درمورد بیش از ده هزار انسان
افسرده و مجرم گفت : « اینک به خوبی اهمیت اعتقادات دینی را در زندگی انسان
درک می کنم.